به گزارش همشهری آنلاین، تعطیلی مدارس بهدلیل کرونا، آلودگی هوا، برف و سرما، آنفلوآنزا و... طی چند سال اخیر، بهانه خوبی برای توجیه عقبماندگی و افت تحصیلی دانشآموزان است، اما کارشناسان حوزه آموزش و پرورش معتقدند که مهمتر از همه اینها تغییر الگوی فرزندپروری در میان خانوادههاست که باید بهشدت مورد توجه قرار بگیرد.
بهگفته آنها، در حال حاضر شرایط جسمانی و ذهنی کودکان بهدلیل استفاده بیش از حد از تکنولوژی و تمرکز بر فضای دیجیتال به جای کتاب، مناسب فضای آموزشی و فرهنگ کتابخوانی نیست؛ کودکانی که گفته میشود بهدلیل تسلط کامل به بازیهای کامپیوتری و استفاده از گوشیهای هوشمند، نخبه و برخوردار از هوش دیجیتال هستند، اما به تأکید کارشناسان، بدون یادگیری مفاهیم نوشتاری و فرمولی، تنها به نسلی کم سواد برای آینده کشور بدل خواهند شد.
بیشتر بخوانید:
آمار ۱۰درصدی ردی و تکرار پایه اول ابتدایی هم که چندی پیش از سوی معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اعلام شد، به نوعی میتواند تأیید همین شرایط باشد؛ این در حالی است که در سایر مقاطع هم وضعیت چندان مناسب نیست و علیرضا منادی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هفته گذشته با بیان اینکه متوسط معدل دانشآموزان کشور به ۱۱.۵رسیده، نسبت به ریشهیابی چنین ضعفی در نظام آموزشی تأکید کرد.
دوره اول ابتدایی را دریابیم
«در بررسی شاخصها، یکی از مشکلات مهم نرخ تکرار پایه است که در دوره ابتدایی ۳ درصد و در پایه اول ابتدایی ۱۰درصد بود. این آمار وحشتناکی است و باید بهطور ویژه به آن توجه کرد.»
معصومه نجفیپازوکی، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با بیان این مطلب از وضعیت حادتر نرخ تکرار پایه و ترک تحصیل در اول ابتدایی خبر میدهد و تأکید میکند که باید دوره اول ابتدایی را دریابیم.
نجفی یکی از مشکلات را آموزش ندیدن معلمان همسو با تغییر رویکردها در کتب درسی عنوان میکند و میگوید: «در دهه۹۰ رویکردها در کتب درسی تغییر کرد، اما معلمان برای همراهی با رویکردهای جدید آموزش ندیدند و فاصله بین اهداف برنامه درسی با آنچه در مدارس میگذرد، زیاد است. با هدف ارتقای کیفیت آموزش در اول ابتدایی، محتوای خودآموزی برای معلمان دوره اول ابتدایی در قالب بستههای زبانآموزی تهیه و در دورترین نقاط کشور توزیع شده است.»
دبستانیها کتاب را نمیشناسند
معضل افت تحصیلی و بیسوادی دانشآموزان دبستانی از اوایل سال گذشته که مدارس بعد از نزدیک به ۲سال تعطیلی ناشی از پاندمی کووید-۱۹بازگشایی شدند، خودش را نشان داد. آنها در بازگشت دوباره به کلاس نشان دادند که یا با افت شدید تحصیلی مواجه هستند یا در پایههای اول توانایی خواندن و نوشتن ندارند! هر چند که به تأکید کارشناسان، این افت تحصیلی تنها به یکی، دوسال اخیر مربوط نمیشود و علاوه بر تعطیلیهای اخیر مدارس و دوری دانشآموزان از فضای آموزشی، عوامل فرهنگی و خانوادگی هم در تشدید این بیسوادیها نقش بسیار مهمی داشته است.
هامون سبطی، دبیر کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت در اینباره توضیحات بیشتری به همشهری میدهد و میگوید: «قابل انکار نیست که با افت تحصیلی روبهرو هستیم و در آزمونهای مختلف تیمز و پرلز هم این مسئله به وضوح خودش را نشان داده است. یکی از مهمترین دلایل آن هم درگیری شدید نسل نو با بازیهای کامپیوتری است. این بازیها بر پایه تصویر است؛ نه متن؛ به همین دلیل کودکان در ورود به مدرسه و مواجهه با متن فارسی یا عددی، احساس آشنایی ندارند؛ چون پیش از این هیچ ارتباطی بین آنها و کتاب برقرار نشده است.»
سبطی با تأکید بر اینکه خانوادهها این امر را بهشدت تقویت کردهاند، ادامه میدهد: «آنها درگیر تأمین معیشت و روزمرگی شده و به نوعی با فراهم کردن چنین شرایطی برای کودکانشان، آنها را از سر خودشان باز میکنند. بخش قابلتوجهی از والدین، نهتنها خودشان کتاب نمیخوانند که چنین فضایی را برای کودکانشان هم فراهم نمیکنند. دانشآموزان پایه اول نسبت به کتاب، خط و فرمول ناآشنا هستند؛ چراکه بیشترین چیزی که با آن ارتباط گرفتهاند تصاویر فضای مجازی است.»
۲ راهکار برای عبور از بیسوادی دبستانیها
«عبور از چنین بحرانی نیازمند کار فرهنگی و ورود جدی رسانهها بهویژه صداوسیما و انجمنهای مردمنهاد فعال در حوزه خانوادههاست.»
سبطی این نکته را نخستین راهکار عبور از چنین بحران آموزشیای میداند: «والدین باید آگاه باشند کتاب خواندن برای کودکان و آشنایی فرزندانشان با این حوزه چه میزان اهمیت دارد. این مشکل تنها به مقاطع ابتدایی محدود نمیشود و سرنوشت فرزندانشان را در آینده هم تحتتأثیر قرار میدهد. بسیاری از خانوادهها در زمان کنکور، هزینههای قابلتوجهی برای قبولی فرزندانشان در رشته و دانشگاه خوب متحمل میشوند، اما نتیجه نمیگیرند. یکی از دلایل آن این است که فرزندان آنها به مطالعه عادت ندارد. بهدلیل اینکه کودک از ۲، ۳سالگی گوشی هوشمند در دست گرفته تنها چیزی که با آن ارتباط عاطفی برقرار میکند تصاویر بازیهای رایانهای است. از سوی دیگر ستون فقرات و آناتومی بدن آنها هم دیگر به چند ساعت مطالعه عادت ندارد و پدر و مادرها نسبت به این مسئله بیتوجه هستند.»
البته بهگفته این کارشناس، چنین معضلی جهانی است و کشور ما در مواجهه با آن تنها نیست، اما در کشورهای دیگر سیاستگذاران آموزشی به حوزههای دیگر آگاهی کامل دارند و اطلاعرسانیهای مناسب در اینباره برای خانوادهها انجام میدهند: «فرهنگ کتابخوانی در این کشورها رایج است و حتی والدین را مجبور میکنند برای کودکانشان کتاب بخوانند.»
سبطی راهکار دوم عبور از این بحران را استفاده از معلمان و آموزگارانی میداند که بتوانند حس مثبت، پویایی و جنبش را در کلاس ایجاد کنند تا دانشآموزان بدانند به جز فضای مجازی در فضای واقعی و کلاسهای درس هم اتفاقات جذاب و لذتبخشی رخ میدهد: «این مسئله را به چند دلیل نداریم، اما بهمعنای آن نیست که زحمات معلمان را زیر سؤال ببریم، بلکه سیستم ایراد دارد. بهطور کلی آموزش و پرورش ما نخبهگرا نیست و نخبگان وارد دانشگاههای فرهنگیان نمیشوند. امکانات زیرساختی و فیزیکی هم در کلاس مهیا نیست و نمیتوان انتظار داشت که دانشآموز و معلم محیط شاد و پویایی را تجربه کنند.»
او معتقد است شغل آموزگاری از نظر اقتصادی جذاب نیست و آموزش و پرورش هم بودجه لازم را برای ایجاد فضای جذاب آموزشی در اختیار ندارد و حتی کلاسهای درسی از امکانات حداقلی مثل تجهیزات صوتی و تصویری ساده هم محروم هستند: «در سیستمهای پیشرفته آموزشی کشورهای اروپایی، آموزگاران از پایههای حقوقی بالایی برخوردار هستند و اگر این اتفاق در کشور ما هم رخ میداد، دیگر لزومی نداشت که رتبه یک کنکور الزاماً وارد رشتههای پزشکی شود. ما هنوز برای رتبهبندی معلمان مشکل داریم و به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت نخبگان عاشق آموزش، وارد این حوزه شوند. درحالیکه در گذشته رفتن به دانشسرای عالی و دانشگاه فرهنگیان برای بسیاری از افراد فراهم نبود و نتیجه آن هم این بود که گروه سازنده کشور در دهه ۵۰، ۶۰و ۷۰پرورش پیدا کردند.»
او با بیان اینکه مطالبات فرهنگیان در ۲دهه اخیر منحصر به مسائل مالی و اقتصادی است و مسائل و امکانات آموزشی جزو دغدغههایشان به شمار نمیرود، عنوان میکند: «به همین دلیل چنین مشکلاتی چه در دوره دبستان و چه متوسطه دیده میشود. اختلاف قبولیهای طبقه محروم و برخوردار هم ناشی از همین مسائل است و نشان میدهد که دولت برای آموزش پول خرج نمیکند و میخواهد با مصوبه، نصیحت و سخنرانی مشکلات را حل کند. تا زمانی که این حوزه بودجه کافی را در اختیار نداشته باشد، چنین آسیبهایی رفع نمیشوند.»
کودکان را با گوشی هوشمند تنها نگذارید
میزان توانمندی کودکان زیر ۱۰سال در استفاده از گوشیهای هوشمند و بازیهای یارانه، به تصوری غلط در جامعه دامن زده است؛ اینکه خانوادهها فکر میکنند هر قدر کودکشان توانمندی بیشتری در این حوزه داشته باشد، از هوش بیشتری برخوردار است. در اینباره حتی انتظار دارند که رویکردهای آموزشی با توجه به همین توانمندیهای کودکان تغییر کند و آنها مجبور به خواندن کتب درسی به شکل قدیم نباشند.
اما هامون سبطی، دبیر کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت این مسئله را تأیید نمیکند و به همشهری میگوید: «بهنظر من این پاک کردن صورتمسئله است. هیچ تحقیق قابلقبول و رسمیای با جستوجو در گوگل صورت نمیگیرد. در کل دنیا هیچ فرد نخبه و تأثیرگذاری وجود ندارد که با فضای دیجیتال به کشف جدید برسد. لازمه این امر برخورداری از دانش است؛یعنی فرد درک متن (نوشتاری - فرمولی) داشته باشد. اگر قرار است برای چنین تغییراتی، آموزشهای متنی حذف شود، قطعاً در آینده با بیسوادانی روبهرو خواهیم بود که فقط با تصویر ارتباط میگیرند و نمیتوانند در زمینه علم، تکنولوژی، جامعهشناسی، اقتصاد و... مثمرثمر باشند.»
او ادامه میدهد: «با توجه به اینکه فرزندان ما از همان ابتدای کودکی با فضای مجازی آشنا میشوند باید کاری کنیم که متون به این فضاها بدل شود. باید به پدر و مادرها این مسئله را فهماند که نتیجه تنها گذاشتن فرزندانشان با گوشیهای هوشمند تنها تبدیل آنها به فردی غیرمؤثر و مصرفگرا برای جامعه است. به هیچ عنوان چیزی تحت عنوان هوش دیجیتال در کودکان نداریم؛ چراکه فضای دیجیتال تنها کارها را تسهیل میکند؛ مثل این است که فردی آدرسهای یک شهر را دقیق بداند. اینکه کودکی با گوشی همراه بهخوبی کار میکند نشانه نخبگی نیست. بچههایی که در امر دیجیتال و مسائل کامپیوتری توانمند هستند، تنها میدانند از چه صفحات و دکمههایی استفاده کنند؛ آنها نه ابتکار دارند و نه توانایی حل مسئله. اگر قرار است دانشمند، انسان اجتماعی و حتی افراد مؤثر در همین فضای دیجیتال داشته باشیم باید کودکان ما قادر به نوشتن، خواندن، تولید متن و ارتباط با فرمولهای ریاضی باشند؛ در غیراینصورت تنها یک انسان بیسواد هستند.»
نظر شما